A platform for research: civil engineering, architecture and urbanism
مقایسهی کارایی مدل اکولوژیکی مخدوم و فائو برای برآورد توان اکولوژیکی کاربری کشاورزی و مرتعداری (مطالعه موردی: حوضه آبخیز آبهار خوزستان)
این پژوهش با هدف مقایسهی کارایی مدل اکولوژیکی مخدوم و فائو برای برآورد توان اکولوژیکی کاربری اراضی مرتعداری و کشاورزی در حوضه آبخیز آبهار خوزستان انجام پذیرفته است. پس از جمعآوری اطلاعات مورد نیاز در روش مخدوم تجزیه و تحلیل، جمعبندی و ارزیابی توان بصورت سیستمی انجام پذیرفت. سپس در روش فائو نیز پس از جمعآوری اطلاعات، بررسی محدودیتها و سطوح توان هر یک از اجزاء واحد اراضی، نقشه استعدادهای اراضی ایجاد گردید. بر اساس روش مخدوم، 39/23 درصد منطقه دارای توان طبقه دو برای کاربری کشاورزی و میزان 17/22 درصد دارای توان طبقه سه برای همین کاربری و همچنین میزان 03/33 درصد دارای توان درجه 1 (طبقه 4 مدل) جهت کاربری مرتعداری و 41/21 درصد دارای توان درجه 2 (طبقه 5 مدل) برای کاربری مرتعداری میباشد. در مدل فائو از کل مساحت منطقه مورد مطالعه به میزان 66/11 درصد دارای کلاس IV برای زراعت آبی و 26/11 درصد دارای تناسب کلاس IV برای زراعت دیم میباشد و به میزان 08/77 درصد توان مناسب برای کاربری مرتع را دارا میباشند. با جمعبندی کلیه اطلاعات بدست آمده و تناسب حاصل دو روش تقریبا حدود 35 درصد اراضی حوضه دارای توان لازم جهت کاربری کشاورزی میباشد و مابقی آن یعنی حدود 65 درصد مساحت کل عرصه جهت کاربری مرتعداری مناسب است. همچنین در روش فائو میزان اراضی مناسب و دارای توان اکولوژیکی جهت کاربری کشاورزی نسبت به روش تجزیه و تحلیل سیستمی مخدوم کمتر است و در عوض به همین میزان به سطح کاربری مرتعداری افزوده شده است.
مقایسهی کارایی مدل اکولوژیکی مخدوم و فائو برای برآورد توان اکولوژیکی کاربری کشاورزی و مرتعداری (مطالعه موردی: حوضه آبخیز آبهار خوزستان)
این پژوهش با هدف مقایسهی کارایی مدل اکولوژیکی مخدوم و فائو برای برآورد توان اکولوژیکی کاربری اراضی مرتعداری و کشاورزی در حوضه آبخیز آبهار خوزستان انجام پذیرفته است. پس از جمعآوری اطلاعات مورد نیاز در روش مخدوم تجزیه و تحلیل، جمعبندی و ارزیابی توان بصورت سیستمی انجام پذیرفت. سپس در روش فائو نیز پس از جمعآوری اطلاعات، بررسی محدودیتها و سطوح توان هر یک از اجزاء واحد اراضی، نقشه استعدادهای اراضی ایجاد گردید. بر اساس روش مخدوم، 39/23 درصد منطقه دارای توان طبقه دو برای کاربری کشاورزی و میزان 17/22 درصد دارای توان طبقه سه برای همین کاربری و همچنین میزان 03/33 درصد دارای توان درجه 1 (طبقه 4 مدل) جهت کاربری مرتعداری و 41/21 درصد دارای توان درجه 2 (طبقه 5 مدل) برای کاربری مرتعداری میباشد. در مدل فائو از کل مساحت منطقه مورد مطالعه به میزان 66/11 درصد دارای کلاس IV برای زراعت آبی و 26/11 درصد دارای تناسب کلاس IV برای زراعت دیم میباشد و به میزان 08/77 درصد توان مناسب برای کاربری مرتع را دارا میباشند. با جمعبندی کلیه اطلاعات بدست آمده و تناسب حاصل دو روش تقریبا حدود 35 درصد اراضی حوضه دارای توان لازم جهت کاربری کشاورزی میباشد و مابقی آن یعنی حدود 65 درصد مساحت کل عرصه جهت کاربری مرتعداری مناسب است. همچنین در روش فائو میزان اراضی مناسب و دارای توان اکولوژیکی جهت کاربری کشاورزی نسبت به روش تجزیه و تحلیل سیستمی مخدوم کمتر است و در عوض به همین میزان به سطح کاربری مرتعداری افزوده شده است.
مقایسهی کارایی مدل اکولوژیکی مخدوم و فائو برای برآورد توان اکولوژیکی کاربری کشاورزی و مرتعداری (مطالعه موردی: حوضه آبخیز آبهار خوزستان)
ایرج حاتمی کاهکش (author) / سولماز دشتی (author) / سینا عطار روشن (author)
2018
Article (Journal)
Electronic Resource
Unknown
Metadata by DOAJ is licensed under CC BY-SA 1.0
DOAJ | 2012
|ارزیابی دقت مدلهای NMME در پیشبینی بارش ماهانه (مطالعه موردی: حوضه سفیدرود)
DOAJ | 2019
|ارزیابی عملکرد مدل RegCM4 در برآورد تابش (مطالعه موردی: استان چهارمحال و بختیاری)
DOAJ | 2016