A platform for research: civil engineering, architecture and urbanism
تلفیق الگوی برنامه ریزی آرمانی چیبیشف و فوکوس-لاس جهت تعیین برنامه زراعی
بخش کشاورزی نقش اساسی و زیربنایی در اقتصاد ملی هر کشوری دارد. امروزه متدهایی که برای تعیین الگوی کشت توأم با ریسک برای محصولات زراعی بکار میروند، اغلب در جهت افزایش رفاه کشاورزان و حداکثرسازی سود آنها قدم برمیدارند. در مطالعه حاضر، هدف تدوین الگوی بهینه کشت محصولات کشاورزی در شرایط ریسکی در منطقه سیستان در استان سیستان و بلوچستان براساس دادههای مقطعی 96- 1395میباشد. برای این منظور، از مدل تلفیقی برنامه ریزی آرمانی چیبیشف و مدل فوکوس-لاس شد. نتایج نشان داد که در زمینهای بیش از 3 هکتار مقدار درآمد ناخالص، در مناطق زابل، زهک و هیرمند به ترتیب 1954567، 1324568 و 1245751 تومان و لاس در منطقه زابل و هیرمند به ترتیب 351254 و 4/253698 تومان در هکتار میباشد و این نتایج نشان دهنده این است که با افزایش سطح زیرکشت مزارع الگوهای تولید با چند محصول محدود را انتخاب می کنند و هرچه مزرعه کوچکتر شود برای کاهش ریسک درآمدی خود تنوع محصولات کشت شده را افزایش میدهد. از طرف دیگر با افزایش سطح زیرکشت مقدار مصرف آب کمتر شده و درآمدناخالص افزایش می یابد. در همه مزارع نمونه درآمد ناخالص بدست آمده بیش از نیاز خانوار برای نیازهای اولیه بوده و با استفاده از آن می تواند سرمایه گذاری بیشتری انجام دهد. پیشنهاد میگردد که با اجرای سیاست یکپارچه سازی مزارع کوچک در منطقه سیستان، درآمد ناخالص کشاورزان را افزایش داده و همچنین موجب استفاده بهینه از نهادهها میشود.
تلفیق الگوی برنامه ریزی آرمانی چیبیشف و فوکوس-لاس جهت تعیین برنامه زراعی
بخش کشاورزی نقش اساسی و زیربنایی در اقتصاد ملی هر کشوری دارد. امروزه متدهایی که برای تعیین الگوی کشت توأم با ریسک برای محصولات زراعی بکار میروند، اغلب در جهت افزایش رفاه کشاورزان و حداکثرسازی سود آنها قدم برمیدارند. در مطالعه حاضر، هدف تدوین الگوی بهینه کشت محصولات کشاورزی در شرایط ریسکی در منطقه سیستان در استان سیستان و بلوچستان براساس دادههای مقطعی 96- 1395میباشد. برای این منظور، از مدل تلفیقی برنامه ریزی آرمانی چیبیشف و مدل فوکوس-لاس شد. نتایج نشان داد که در زمینهای بیش از 3 هکتار مقدار درآمد ناخالص، در مناطق زابل، زهک و هیرمند به ترتیب 1954567، 1324568 و 1245751 تومان و لاس در منطقه زابل و هیرمند به ترتیب 351254 و 4/253698 تومان در هکتار میباشد و این نتایج نشان دهنده این است که با افزایش سطح زیرکشت مزارع الگوهای تولید با چند محصول محدود را انتخاب می کنند و هرچه مزرعه کوچکتر شود برای کاهش ریسک درآمدی خود تنوع محصولات کشت شده را افزایش میدهد. از طرف دیگر با افزایش سطح زیرکشت مقدار مصرف آب کمتر شده و درآمدناخالص افزایش می یابد. در همه مزارع نمونه درآمد ناخالص بدست آمده بیش از نیاز خانوار برای نیازهای اولیه بوده و با استفاده از آن می تواند سرمایه گذاری بیشتری انجام دهد. پیشنهاد میگردد که با اجرای سیاست یکپارچه سازی مزارع کوچک در منطقه سیستان، درآمد ناخالص کشاورزان را افزایش داده و همچنین موجب استفاده بهینه از نهادهها میشود.
تلفیق الگوی برنامه ریزی آرمانی چیبیشف و فوکوس-لاس جهت تعیین برنامه زراعی
محمد حسین کریم (author) / علی سردارشهرکی (author) / ندا علی احمدی (author)
2020
Article (Journal)
Electronic Resource
Unknown
Metadata by DOAJ is licensed under CC BY-SA 1.0
معاصر سازی مفهوم "محله" در شهر ایرانی با نگاه بر مبانی برنامه ریزی محله مبنا
DOAJ | 2020
|بررسی اهمیت و کاربرد لایه « احساسات شهری » در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری
DOAJ | 2020
|تحلیل تقاضای جریان پیاده، ضرورتی انکارناپذیر در برنامه ریزی جهت بازآفرینی بافت های تاریخی
DOAJ | 2018
|ارزیابی عملکرد برنامه ریزی ژنتیک در مدل سازی دمای متوسط ماهانه درنمونه های اقلیمی مختلف ایران
DOAJ | 2015