A platform for research: civil engineering, architecture and urbanism
مقایسه رویکرد دانشجویان کارشناسی رشتههای مهندسی معماری و شهرسازی به «محله پایدار» (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز)
وسیع بودن حوزه مفهومی «پایداری» و ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن، رویکردهای مختلفی به این مفهوم ایجاد نموده که بر اولویتبندی راهبردها در طرحها و برنامههای معماری و شهرسازی از جمله در مقیاس محله تأثیرگذار بوده است. این پژوهش به دنبال بررسی رویکردهای دانشجویان رشتههای معماری و شهرسازی به مفهوم «محله پایدار» در فرآیند تصمیمگیری به منظور طراحی و برنامهریزی است. رویکرد این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از راهبردهای آمیخته کمّی و کیفی به منظور پیشبرد اهداف پژوهش بهره برده است. به منظور انجام پژوهش،تعدادی از دانشجویان کارشناسی در رشتههای مهندسی شهرسازی و مهندسی معماری دانشگاه شیراز پس از فرآیند انجام طرح 5 در رشتههای خود، انتخاب شده و اولویتهای آنها در طراحی محله پایدار، به کمک پرسشنامه با سؤالات باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. دادههای کمّی حاصل از این مرحله به کمک نرمافزار SPSS و آزمونهای فریدمن و من- ویتنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد دانشجویان شهرسازی در فرآیند برنامهریزی محله پایدار، به شاخصهای بعد عملکردی(اختلاط کاربری و تراکم) و بعد اقتصادی (تأمین اشتغال محلی) اهمیت و توجه بیشتری نشان داده و در مقابل، برای دانشجویان معماری شاخصهای بعد فرهنگی محله پایدار (محرمیت و حس تعلق) اولویت بیشتری داشته است. رویکرد «کلی» و «عملکردگرا»ی دانشجویان شهرسازی و در مقابل نگاه «جزیی» و زیباشناسانه و نیز رویکرد «فرهنگی» دانشجویان معماری به موضوع «محله پایدار» از نتایج این پژوهش است که میتواند به مدرسین کمک کند تا ضمن تقویت نقاط قوت، به جبران خلأها در ادراک «محله پایدار» در چهارچوب مقیاس و ماهیت هر یک از این دو رشته بپردازند.
مقایسه رویکرد دانشجویان کارشناسی رشتههای مهندسی معماری و شهرسازی به «محله پایدار» (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز)
وسیع بودن حوزه مفهومی «پایداری» و ابعاد زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن، رویکردهای مختلفی به این مفهوم ایجاد نموده که بر اولویتبندی راهبردها در طرحها و برنامههای معماری و شهرسازی از جمله در مقیاس محله تأثیرگذار بوده است. این پژوهش به دنبال بررسی رویکردهای دانشجویان رشتههای معماری و شهرسازی به مفهوم «محله پایدار» در فرآیند تصمیمگیری به منظور طراحی و برنامهریزی است. رویکرد این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از راهبردهای آمیخته کمّی و کیفی به منظور پیشبرد اهداف پژوهش بهره برده است. به منظور انجام پژوهش،تعدادی از دانشجویان کارشناسی در رشتههای مهندسی شهرسازی و مهندسی معماری دانشگاه شیراز پس از فرآیند انجام طرح 5 در رشتههای خود، انتخاب شده و اولویتهای آنها در طراحی محله پایدار، به کمک پرسشنامه با سؤالات باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. دادههای کمّی حاصل از این مرحله به کمک نرمافزار SPSS و آزمونهای فریدمن و من- ویتنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد دانشجویان شهرسازی در فرآیند برنامهریزی محله پایدار، به شاخصهای بعد عملکردی(اختلاط کاربری و تراکم) و بعد اقتصادی (تأمین اشتغال محلی) اهمیت و توجه بیشتری نشان داده و در مقابل، برای دانشجویان معماری شاخصهای بعد فرهنگی محله پایدار (محرمیت و حس تعلق) اولویت بیشتری داشته است. رویکرد «کلی» و «عملکردگرا»ی دانشجویان شهرسازی و در مقابل نگاه «جزیی» و زیباشناسانه و نیز رویکرد «فرهنگی» دانشجویان معماری به موضوع «محله پایدار» از نتایج این پژوهش است که میتواند به مدرسین کمک کند تا ضمن تقویت نقاط قوت، به جبران خلأها در ادراک «محله پایدار» در چهارچوب مقیاس و ماهیت هر یک از این دو رشته بپردازند.
مقایسه رویکرد دانشجویان کارشناسی رشتههای مهندسی معماری و شهرسازی به «محله پایدار» (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز)
مریم روستا (author) / سارا دانشمند (author)
2021
Article (Journal)
Electronic Resource
Unknown
Metadata by DOAJ is licensed under CC BY-SA 1.0
بررسی اهمیت و نحوه آموزش نقد بنا به دانشجویان رشته معماری از دیدگاه اساتید معماری ایران
DOAJ | 2016
|