A platform for research: civil engineering, architecture and urbanism
سخن نخست: درباره بحران آب
بیانیه اخیر فرهنگستان علوم در باره غیر قابل برگشت بودن وضعیت منابع آب کشور، نگاهی آسیبشناسانه به نحوه استفاده و تخصیص آب در بخشهای مختلف مصرف به ویژه در بخش کشاورزی دارد. دغدغه اصلی این است که در دهههای گذشته مقدار برداشت ازآبهای تجدیدپذیر بسیار فراتر از سقف مجاز بوده و این امر نه تنها به از بین رفتن کمی ذخیره آب، که در بعضی نقاط به افت کیفیت آن منجر شده است. بیانیه به علل به وجود آمدن این وضعیت پرداخته و راهکارهایی مفید و در خور بررسی نیز ارائه داده است. یادداشت حاضر درجهت تایید مفاد بیانیه، تصویری ازمحدودیت امکانات در دسترس و راهحلهای احتمالی را ارائه میدهد. متوسط بارش در پهنه ایران در شصت سال اخیر بین 164 تا 342 میلیمتر در سال (میانگینهای سال به سال بارش درداخل محدوده مرزهای کشور) نوسان داشته و تقریبا تعداد ترسالیها و خشکسالیها هموزن بودهاند. پر واضح است که اگر در گذشته جنگلهایی انبوهتر و وسیعتر و آبخوانهای پر رمقی دارا بودهایم از همین مقدار و از همین نظام بارش حاصل شده است و اگر دیگر چنین نیست عمدتاً مربوط به مدیریت مصرف و برداشتهای بیپروا و نامتعادل از سفره آبهای زیر زمینی است. اکنون چارهای نیست جز اینکه هر قطره آب را با حساب مصرف کنیم و با وضع قوانین منسجم، فرهنگسازی موثر، استفاده از تجربههای موفق جهانی، درنظر گرفتن مزیتهای اقلیمی در کاشت محصول به ویژه محصولات آببر مانند برنج، اعتماد به توان "چارهاندیشی" کارشناسان و پژوهشگران جوان کشور، در مصرف آب اندازه نگه داریم تا تعادل بین دخل و خرج آب اندک اندک برقرار گردد و البته در جستجوی منابع تازه برای تامین کمبود آب نیز باید بود. هرچند در این زمینه اقداماتی چون بارورسازی ابرها و یا استخراج آبهای ژرف و فسیلی را نمیتوان تایید کرد ولی متقابلاً نمکزدایی و استفاده از آبهای باز دریاهای جنوب برای مصارف شرب و صنعت قابل بررسی میباشد.
سخن نخست: درباره بحران آب
بیانیه اخیر فرهنگستان علوم در باره غیر قابل برگشت بودن وضعیت منابع آب کشور، نگاهی آسیبشناسانه به نحوه استفاده و تخصیص آب در بخشهای مختلف مصرف به ویژه در بخش کشاورزی دارد. دغدغه اصلی این است که در دهههای گذشته مقدار برداشت ازآبهای تجدیدپذیر بسیار فراتر از سقف مجاز بوده و این امر نه تنها به از بین رفتن کمی ذخیره آب، که در بعضی نقاط به افت کیفیت آن منجر شده است. بیانیه به علل به وجود آمدن این وضعیت پرداخته و راهکارهایی مفید و در خور بررسی نیز ارائه داده است. یادداشت حاضر درجهت تایید مفاد بیانیه، تصویری ازمحدودیت امکانات در دسترس و راهحلهای احتمالی را ارائه میدهد. متوسط بارش در پهنه ایران در شصت سال اخیر بین 164 تا 342 میلیمتر در سال (میانگینهای سال به سال بارش درداخل محدوده مرزهای کشور) نوسان داشته و تقریبا تعداد ترسالیها و خشکسالیها هموزن بودهاند. پر واضح است که اگر در گذشته جنگلهایی انبوهتر و وسیعتر و آبخوانهای پر رمقی دارا بودهایم از همین مقدار و از همین نظام بارش حاصل شده است و اگر دیگر چنین نیست عمدتاً مربوط به مدیریت مصرف و برداشتهای بیپروا و نامتعادل از سفره آبهای زیر زمینی است. اکنون چارهای نیست جز اینکه هر قطره آب را با حساب مصرف کنیم و با وضع قوانین منسجم، فرهنگسازی موثر، استفاده از تجربههای موفق جهانی، درنظر گرفتن مزیتهای اقلیمی در کاشت محصول به ویژه محصولات آببر مانند برنج، اعتماد به توان "چارهاندیشی" کارشناسان و پژوهشگران جوان کشور، در مصرف آب اندازه نگه داریم تا تعادل بین دخل و خرج آب اندک اندک برقرار گردد و البته در جستجوی منابع تازه برای تامین کمبود آب نیز باید بود. هرچند در این زمینه اقداماتی چون بارورسازی ابرها و یا استخراج آبهای ژرف و فسیلی را نمیتوان تایید کرد ولی متقابلاً نمکزدایی و استفاده از آبهای باز دریاهای جنوب برای مصارف شرب و صنعت قابل بررسی میباشد.
سخن نخست: درباره بحران آب
2020
Article (Journal)
Electronic Resource
Unknown
Metadata by DOAJ is licensed under CC BY-SA 1.0